یکشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۸

حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانه ایم وجودی بی نظیر و بی تشابه وآرمانهای خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت چگونه معنا می شود.

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که در زندگی خویش که بی حضور آنان، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد.


با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده زندگی را مگذار که از لابلای انگشتانت فرو لغزد و آسان هدر شود هر روز، همان روز را زندگی کن و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای همه چیز در همان لحظه ای به پایان می رسد که قدمهای تو باز می ایستد و هراسی به خود را مده از پذیرفتن این حقیقت که هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد تنها پیوند میان ما .خط نازک همین فاصله است ،برخیز و بی هراس خطر کن.


در هر فرصتی بیاویز و هم بدینسان است که به مفهوم شجاعت دست خواهی یافت آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت عشق را اززندگی خویش رانده ای عشق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری سرشارتر شود و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری آسان تر از کف رود پروازش ده تا که پایدار بماند.


رؤیاهایت را فرومگذار که بی آنان زندگانی را امیدی نیست و بی امید، زندگی را آهنگی نباشد از روزهایت شتابان گذر مکن که در التهاب این شتاب نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش که حتی سرمنزل مقصود را گم کنی زندگی مسابقه نیست زندگی یک سفر است و تو آن مسافری باش که در هر گامش ترنم خوش لحظه ها جاریست

r

۲ نظر:

حميد رضا حسين خاني گفت...

به نظرم ميرسه و مطمئنم كه از اوين خوشت مياد ، بچه ها كه رفتن همه راضي بودن ، صالح كه ميگفت اصلا پدرخانومش از اين رو به اون رو شده . اميدوارم براي شما هم منشا فيوضات بي پايان باشه .

حميد رضا حسين خاني گفت...

وبلاگ شما احتياج به يك خانه تكاني دارد
با تشكر
شهرداري گوگل