نوشته های یه کارمند کوچولو
چهارشنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۸
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانهام، مستم
باز میلرزد، دلم، دستم
بازگویی در جهان دیگری هستم
های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ!
های! نپریشی فای زلفکم را، دست!
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک است
"مهدی اخوان ثالث"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر