شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۸

پائیز طلایی

بالاخره اون پائیز طلایی که چند وقت منتظرش بودیم از راه رسید ، خدای من چه صبح دل انگیزی، خیلی دوست داری نه؟
چه پایان قشنگی برای یه ماه قشنگ .
رحمت سبزی که خدا تو آخرین سحر مهمونیش بدرقه مهموناش کرد نشانه ای از بخشش بود نوید بخش یک تولد دوباره ، انرژی ای که کائنات بهمون می ده قطعاً روزهای خوبی رو برای ایران ما رقم خواهد زد.
پاييز صبر جالبي داره اينگونه نباشه که پاييز نيست. فرصت مي‌دهد که ابري بيايد و آسماني دلش بگيره.
پاييز وقتي که بياد قاصدک از شاخه خشک جدا مي‌شه، تن به باد مي‌سپاره و خبررسان مي‌شه.
پاييز که بياد مردمان کوه‌نشين زاگرس خدا خدا مي‌کنند تا ابر غمگين پر حوصله زودتر بباره، تا درختان آب تازه بنوشند و بلوط‌ها بر سر شاخه‌ها شيرين شوند. پاييز که بياد خرمالوهاي اين درخت پير در حياط مانده آرام آرام رنگ مي‌گيرند. فرصت مي‌ده که برگ‌ها تک تک بر زمين بريزند و فرش خاک شوند. اينگونه است که انتظار پاييز شيرين مي‌شود. انتظار باراني که ببارد و هوا تازه تر شود. عاشقتم. . .

هیچ نظری موجود نیست: